English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2802 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
gravitation U نیروی گرایشی زمین
free air anomaly U اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
geomagnetic U وابسته به جاذبه زمین
gravity U جاذبه زمین درجه کشش
gravity U جاذبه زمین کشش انحراف
geotropism U زمین گرایی
geotaxis U زمین گرایی
geotropism U رشدو نمو گیاه تحت تاثیر قوه جاذبه زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geostrophic U وابسته به نیروی انحناء وپیچیدگی یا انقباضی که دراثرگردش زمین ایجادمیشود
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
water permeates the ground U اب در زمین نفوذ یا سرایت میکند
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
revenue farmer U کسی که در زمین استیجاری کشت میکند
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
virtual gravity U شتابی که از طرف زمین برهر ذره از اتمسفر اثر میکند
land crab n U خرچنگی که در زمین زندگی میکند ولی در دریا تخم می ریزد
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
air mass U جریان تودهء عظیمی از هواکه مسافت زیادی را در سطح زمین طی میکند
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
mole hill U توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
geomorphology U علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
slap shot U ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
rhumb line U خط فرضی روی کره زمین که همه نصف النهارها را تحت زاویه یکسان قطع میکند
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
hp laserjet U چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
Hewlett Packard LaserJet U چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
Hewlett Packard U چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
gravitational force U نیروی جاذبه
attractive force U نیروی جاذبه
attraction force U نیروی جاذبه
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
intermolecular attractive force U نیروی جاذبه بین مولکولی
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
approach approach conflict U تعارض گرایشی- گرایشی
affinity U نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
affinities U نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
cohesion U نیروی جاذبه بین ذرات همگن
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
Faraday cage U صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
electrostatic U محفظه فلزی که با ماده حساس پوشیده شده است . و متصل به زمین است که آن را از واسط ها حفظ میکند
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
neap tide U دراین حالت نیروی جاذبه ماه وخورشید در خلاف یکدیگر تاثیرمیکند
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
globes U زمین
floor U کف زمین
floors U کف زمین
cinder track U زمین دو
geodetically U زمین
cinder tracks U زمین دو
floored U کف زمین
real estate U زمین
fields U زمین
this earthly round U زمین
earths U زمین
ground surface U کف زمین
soils U زمین
ground line U خط زمین
fielded U زمین
acres U زمین
acre U زمین
field U زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
floor U کف زمین
soil U زمین
earth U زمین
terrain U زمین
extra terrestrial U زمین
land U زمین
domain U زمین
ground U : زمین
aerospace U جو زمین
domains U زمین
soiling U زمین
ground U کف زمین
norland U زمین
grass roots U کف زمین
lackland U بی زمین
grazes U زمین
globe U زمین
ground U زمین
grazed U زمین
tellus U زمین
earthing U زمین
land n U زمین
rooter U زمین کن
graze U زمین
collective land U زمین مشاع
playing field U زمین بازی
pronely U روبه زمین
baselines U خط انتهای زمین
wetland U زمین مرطوب
ground potential U پتانسیل زمین
border land U زمین مرزی
breaking into the ground U فرورفتن در زمین
geosphere U زمین سپهر
permeable ground U زمین تراوا
ground detector U تستر زمین
profile line U نیمرخ زمین
ground plate U صفحه زمین
wold U زمین بائر
ground detector U اشکارساز زمین
ground effect U اثر زمین
permeable ground U تراوا زمین
slumped U زمین باتلاقی
slumping U زمین باتلاقی
slumps U زمین باتلاقی
world shaking U زمین لرزه
playing field U زمین فوتبال
earths U کره زمین
earth U سطح زمین
earths U سکنه زمین
earths U اتصال به زمین
earths U سیم زمین
ground U اتصال زمین
ground U زمین میدان
soils U خاک زمین
ground wire U سیم زمین
grounding conductor U سیم زمین
ground zero U صفر زمین
zamindar U مالکین زمین
ground U سیم زمین
ground U اتصال به زمین
ground U زمین کردن
baseline U خط انتهای زمین
playing fields U زمین بازی
collctive land U زمین مشاع
playing fields U زمین فوتبال
earth U کره زمین
earth U سکنه زمین
earth U اتصال به زمین
earth U سیم زمین
parkland U زمین پارک
smallholding U زمین کوچک
plat U تکه زمین
smallholdings U زمین کوچک
cohesive soil U زمین چسبناک
surface-to-air U زمین به هوا
earths U سطح زمین
slump U زمین باتلاقی
physical characteristics U خصوصیات زمین
center line U خط میانی زمین
graben U فرو زمین
uplands U زمین کوهستانی
My birthday falls on a Staurday. U جشن زمین
uplands U زمین بلند
wasteland U زمین بایر
real estate U معاملات زمین
I fell down. U افتادم زمین
landless U فاقد زمین
real estate U خرید زمین
planned chart U کروکی زمین
wastelands U زمین بایر
Recent search history Forum search
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1She is choosing to look at bright side of the situation.
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
1Any man who does not respect a woman is probably homosexual.
1Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
1a food shop let us "eat now,pay later"thanks to the Barrett name.
1offshoring
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com